ماجرای مواجهه با برادری که ۳۰ سال مفقود بود در گفتوگو با نویسنده کتاب «سایه ناتمام»
تاریخ انتشار: ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۴۵۸۸۴
ارزشمندترین و جذابترین بازخوردی که گرفتم، از خانواده شهید بود. برادرهایی که بعد از نوشتن این کتاب از جاهای مختلف آمدند و کتاب به آنها داده شد و جالب بود که بعد از سی و چند سال با برادر مفقود خود مواجه میشدند. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب «سایه ناتمام» روایتی است درباره زندگی طلبه شهید «فرشید فرشته صنیعی» که توسط زینب پاشاپور در 152 صفحه نگاشته شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
*در کتاب سایه ناتمام چه چیزی مطرح میشود؟
سایه ناتمام سومین کتابی است که من افتخار نویسندگی آن را داشتم و داستان این کتاب درباره یکی از شخصیتهای گمنام دفاع مقدس است. شهید نخبهای که بیش از سی سال از شهادت ایشان میگذشت و بعد از این همه سال تصمیم گرفت که از گمنامی خارج شود. البته به بهانه زندگی این شهید، نگاه کوتاه و گذرایی نیز به وقایع ابتدای انقلاب داشتم.
مواجهه من با این سوژه و شخصیت به دعوت خود شهید اتفاق افتاد
*چگونه توانستید اطلاعات زندگی شهید را به دست بیاورید؟
این کتاب در دسته زندگینامههای داستانی قرار میگیرد و مواجهه من با این سوژه و شخصیت به دعوت خود شهید اتفاق افتاد. حدود 10 سال از تحقیقات اولیه برای نوشتن کتاب میگذشت اما به جز یک راوی که برادر دوقلوی همسان شهید بود و یک دفترچه دست نوشته، چیز از شهید در دست نداشتیم. شهید مادرش را در کودکی از دست داد و پدرش هم دچار آلزایمر بود و تنها یک راوی از دوران زندگی ایشان باقی مانده بود و من از این طریق خواستم کمکی به خارج شدن شهید از گمنامی کنم.
*کلیتی از داستان را برای مخاطبان روایت میکنید؟
دو برادر دوقلوی همسان و کاملاً شبیه به هم که شاید فقط مادرشان توانایی تشخیص آنها را داشت در خانوادهای پرجمعیت و به اصطلاح روشنفکر به دنیا میآیند و چندان با مفاهیم انقلاب آشنایی ندارند اما به واسطه محل کار پدرشان یعنی دانشگاه تهران ناخودآگاه در جریان وقایع انقلاب قرار میگیرند.
خانواده از این دو فرزند هم مانند فرزندان دیگرشان انتظار تحصیل در رشتههای مطرح دانشگاهی را داشتهاند ولی آنها تصمیم متفاوتی میگیرند تا راهی متفاوت از اعضای خانواده را برای آینده خود انتخاب کنند. دستمایه اصلی این کتاب آن تغییری است که اتفاق افتاد.
*چقدر سعی کردید روایت خود را به عنوان نویسنده در کتاب وارد کنید؟
این سوژه با کمبودهایی که در مستندات و راوی داشت ولی یک راوی قوی در کنار من داشت و آن هم دفترچههای مربوط به شهید بود که از وقایع مختلف زندگی خود نوشته بود. من تلاش کردم تا جایی که میتوانم متن کتاب را به روایت و دست نوشتههای شهید نزدیک کنم. حتی در بخشی از کتاب جملههای خودم را لابه لای دست نوشتههای شهید قرار دادم و شاید قابل تشخیص نباشد که کدام جمله متعلق به شهید است و کدام جمله مربوط به من نویسنده است. اما در این میان تم داستانی چیزی بود که من نمیتوانستم از آن صرف نظر کنم و به بهانه زندگی شهید، در اتفاقات اوایل انقلاب که فضای مبهم و رازآلودی داشت سرک کشیدم و پژوهش کوتاهی هم درباره گروهکهای اول انقلاب انجام دادم.
"ادبیات پایداری" کالبدشکافی روح افراد است / گلستان جعفریان از رزق و روزی نوشتن زندگینامه شهدا میگوید
*در روایت زندگی شهید شما چه زاویه دیدی داشتید و چه چیزی را بیان کردید؟
دستمایه و بن اصلی کتاب تغییر و تحولی است که در زندگی شهید اتفاق افتاد و شهید زندگی سطحی یا نگرش غیرعمیقی که داشته را به واسطه اتفاقاتی که در زندگیاش افتاده عمق بخشیده است. حتی این سیر رشد در دست نوشتههای شهید هم وجود دارد. من سعی کردم در کتاب به صورت مشهود به این مسیر رشد اشاره کنم. اینکه تلاش من چقدر موفق بوده است را خوانندهها باید بگویند.
*بازخورد خوانندههای کتاب چگونه بوده است؟
ارزشمندترین و جذابترین بازخوردی که گرفتم، از خانواده شهید بود. برادرهایی که بعد از نوشتن این کتاب از جاهای مختلف آمدند و کتاب به آنها داده شد و جالب بود که بعد از سی و چند سال با برادر مفقود خود مواجه میشدند و تمام تلاش من این بود که تصویر واقعی و آنچه که برادرها تجربه کرده بودند، مجدد به نگارش در بیاورم. نکته بعد هم استقبال قشر نوجوان از این کتاب بود. به خاطر نگارش زمان نوجوانی شهید و برادر دوقلویش، بسیاری از نوجوانان میتوانند به شخصیت شهید و برادرش همذات پنداری کنند.
شهید از نظر فیزیکی وجود ندارد ولی سایه ناتمام او در زندگی همچنان حس میشود
*نام کتاب هم رازآلود و هم شاعرانه است. انتخاب نام کتاب چه وجه تسمیهای دارد؟
این اسم وام گرفته از شخصیت شهید است که بخشی از آن به زندگی شهید قبل از شهادت و بخش دیگر به زندگی شهید بعد از شهادت برمیگردد و تاثیری که در زندگی برادر دوقلویش دارد. شهید از نظر فیزیکی وجود ندارد ولی سایه ناتمام او در زندگی همچنان حس میشود.
*خانم پاشاپور بپردازیم به دیگر نوشتههای شما، درباره کتابهای دیگر توضیح بفرمایید.
اولین کتاب من و اولین سوژهای که من برای نوشتن با آن مواجهه شدم و به واسطه نوشتن آن وارد دنیای نویسندگی شدم، زندگینامه همسرم با نام «بی تو پریشانم» است. من به همسرم قول دادم که بعد از شهادت زندگینامه ایشان را بنویسم و به واسطه قولی که به همسرم دادم یکی از آرزوهای من محقق شد و وارد دنیای نویسندگی شدم. دومین کتاب من هم با نام «عروس یمن»، زندگینامه بانویی ایرانی است که به یمن مهاجرت میکند و اتفاقات جذابی برایش رخ میدهد. سومین اثر هم همین کتاب سایه ناتمام است. دو کتاب هم در مرحله تحقیق و نگارش دارم که مهمترین آنها زندگینامه برادر شهیدم است.
فرمانده شهیدی که همسرش بازیگر بود/ ماجرای عجیب عطر نرگس و شهیدی که برای روایت کتابش حاضر شد
*آیا قصد نگارش کتاب به سبکهایی دیگر غیر از زندگینامه نویسی هم دارید؟
من احساس میکنم بیشتر از آنکه زندگینامه نویس یا خاطره نویس باشم، داستان نویس هستم. شاید نوشتن این کتابها ادای دینی است به شهدا و این شخصیتها که باید اتفاق میافتاد ولی قطعاً در ادامه مسیر قصد دارم نوشتن داستانی که کمی با واقعیت فاصله دارد را نیز تجربه کنم.
*قبل از نگارش زندگینامه همسر شهیدتان، نویسندگی را تجربه کرده بودید؟
تا حدودی وجود داشت و آرزویی بود که همیشه با من همراه بود اما کشف و بروز این استعداد به واسطه نوشتن زندگینامه همسرم اتفاق افتاد.
*توصیه شما به کسانی که دوست دارند نوشتن را تجربه کنند چیست؟
در کنار کتاب خواندن، نوشتن میتواند کمک کننده باشد. علاقه مندان شروع به نوشتن کنند؛ این جوشش برای شروع میتواند ترغیب کننده باشد ولی برای ماندن در مسیر نویسندگی، آموزش بسیار مهم است. احترام به مخاطب این است که هر کتابی که نوشته میشود، کتابهای بعدی یک سرو گردن از کتاب قبل بالاتر باشد و نکته جدیدی برای ارائه داشته باشد و این به آموزش ربط دارد چرا که حتی نویسندههای بزرگ هم راه آموزش را بر خود نبستند.
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: کتاب ادبیات دفاع مقدس سایه ناتمام اتفاق افتاد زندگی شهید دست نوشته
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۴۵۸۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
درباره پل استر، نویسنده شهیر آمریکایی/ تراژدی پست مدرن
به گزارش قدس آنلاین، پل استر یکی از نویسندگان محبوب جهان بود و آثار او به بیش از ۴۰ زبان ترجمه شد. نویسندهای که بسیاری او را با شاهکارش «سهگانه نیویورک» (شهر شیشهای، ارواح و اتاق دربسته) میشناسند و من با رمانهای دلچسب «تیمبوکتو»، «سانست پارک» و «موسیقی شانس».
پل استر مثل بسیاری از نویسندگان آمریکایی علاقهمندان زیادی در ایران دارد، به طوریکه ناشرانی مانند نشر افق و چشمه، کتابهای او را با رعایت قانون کپیرایت و فاصله کمی از انتشار جهانی، در ایران ترجمه میکردند و به چاپ میرساندند.
او نخستین کتابش را در سن ۳۵سالگی و در سال ۱۹۸۲ نوشت؛ یک زندگینامه اما با روایت داستانی به نام «اختراع انزوا». دو سال بعد، سهگانه نیویورک را نوشت که سبب شد نام پل استر در محافل ادبی انگلیسیزبان مطرح شود. پس از انتشار این سهگانه، منتقدان و کتابخوانها آثارش را با جدیت بیشتری دنبال کردند.
سهگانه نیویورک، مشهورترین اثر پل استر، از سه رمان به هم پیوسته تشکیل شده است: شهر شیشهای، ارواح و اتاق دربسته؛ داستانهایی بهیاد ماندنی و اسرارآمیز که به شکلی نفسگیر، خواننده را درگیر اتفاقات خود میکنند. سه رمان کوتاه معمایی، فلسفی و کارآگاهی که شخصیت هر داستان در شهر نیویورک دچار ماجراهای عجیب و غریبی میشوند؛ اتفاقهایی که سرانجام آن جنون، سرگشتگی و بحران هویت است. این کتابها جسورانه نوشته شده و سرشار از پیچیدگیهای انسانی و عاطفی هستند.
جهان خاص «پل استر»
در ابتدا برچسب ژانر کارآگاهی را بر آثار استر گذاشتند اما با انتشار آثار دیگرش مشخص شد او نویسندهای است که جهانی مخصوص به خود دارد؛ جهانی که مهمترین مؤلفههای آن پرداختن به بحران هویت، فقر، مفهوم انزوا، شکستن فضا و زمان و تأکید او بر پدیده شانس است.
قهرمانهای کتابهای استر اغلب خود را گرفتار داستان سرنوشت یا نقشههای دیگری مییابند؛ چیزی فراتر از توان و تصورشان، چیزی که آنها را به این پرسش میرساند که
«من کیستم؟» (این ویژگی در اثر «موسیقی شانس» بسیار مشهود است) او در همه این سالها در آثارش قهرمانی خلق کرده که هر کدامشان میتواند آینهای مقابل مخاطب بگذارد و مخاطب با خواندن داستان شخصیتها به کشف خود دست پیدا کند.
اما یکی ازآثار دلچسب پل استر، رمان «تیمبوکتو»ی او است. یک داستان تمثیلی مدرن که میخواهد با بیان ساده، از معانی ژرف صحبت کند.
قهرمان داستان «تیمبوکتو» سگی به نام آقای بونز است که همراه و همدم همیشگی مردی بیخانمان از بروکلین به نام ویلی جی.کریسمس میشود. ویلی از نظر جسمانی وضعیت خوبی ندارد و همزمان با وخیمتر شدن حالش، به همراه آقای بونز به سوی بالتیمور راه میافتد. داستان سفر آنها توسط آقای بونز روایت میشود. پل استر با قرار دادن سگ به عنوان یک شخصیت داستانی، موفق شده یکی از غنیترین و هیجانانگیزترین داستانها در ادبیات آمریکا را خلق کند. این کتاب از نگاه حیوانات، دنیای انسانها را مورد تحلیل و بررسی قرار میدهد.
نوشتن از جزئیترین خاطرات
پل استر که در سال ۲۰۱۷ نامزد جایزه معتبر بوکر شد جزو نویسندگانی بود که ید طولانی در نوشتن آثار زندگینامهای داشت. او در آثاری مانند «اختراع انزوا»، «بخور و نمیر» و «خاطرات زمستان» با دقت و ریزبینی به بررسی جزئیترین خاطرات خودش دست زده است؛ از سرمای کف اتاق در ۶سالگی گرفته تا تجربه گرسنگی و فقر تا علاقه دیوانهوارش به بیسبال و موسیقی.
آقای نویسنده علاوه بر ورزش و موسیقی با دنیای سینما هم بیگانه نبود.
او خالق بیش از ۳۰اثر بود که از این میان چندین عنوان به فیلم تبدیل شدهاند که «موسیقی شانس» از آن جمله است.
استر خودش فیلمنامههایی نوشت که با فیلمنامه «دود» (۱۹۹۵) با بازی هاروی کایتل، ویلیام هرت و جیانکارلو اسپوزیتو آغاز شد. سپس همراه وانگ بهطور مشترک دنبالهای به نام «آبی در چهره» را کارگردانی کرد.
سال ۱۹۹۸، آستر همراه کایتل، سوروینو و ریچارد ادسون فیلمنامه «لولو روی پل» را نوشت و کارگردانی کرد. او سال ۲۰۰۷ در فیلم «زندگی درونی مارتین فراست» با بازی دیوید تیولیس، ایرنه جاکوب و مایکل ایمپریولی بار دیگر همین وظیفه را انجام داد.
استر در مورد ورودش به دنیای فیلمسازی گفته بود: «من بیشتر یک نویسندهام. نویسندگی کار من است. فیلمسازی برای من یک راه دیگر برای قصهگویی است».
پس از کتاب «مردم حمام خون» آخرین کتاب پل آستر که با عنوان «باومگارتنر» منتشر شده، به پروفسوری میپردازد که با خاطره تلخ مرگ همسرش مبارزه میکند. استر در زمان نوشتن این رمان با بیماریاش دست و پنجه نرم میکرد و هنگام نوشتن رمان در مصاحبههایش تأکید کرده بود این رمان شاید آخرین اثرش باشد. او گفته بود: «احساس میکنم وضعیت سلامتیام آنقدر مخاطرهآمیز است که بگویم شاید این آخرین چیزی باشد که مینویسم و اگر این پایان باشد پس با این مهربانی انسانی که به عنوان نویسنده در محافل صمیمی دوستانم احاطهام کرده، باید بگویم ارزشش را داشت».